نقد و بررسی تخصصی بمب کلاغی (دار و دسته دار علی۶)
گونی بر دوش ،روی خاکریز می دود و بیسکوییت مادر سمت بچه ها پرت میکند .
-بخورین بیاشامین ، اسراف نکنین خارخاسک ها .
مراد در حالی که رانش باندپیچی شده و لنگ میزند، بیسکوییت را با مادر و کودک توی دهن گشادش می تپاند.
می گویم:” مراد ، اشتها هم داری ؟”
-اجازه ، من بیچاره توی این دنیا فقط همین یکی رو دارم.
-در دروازه رو می شه بست، اما دهن مراد رو نه.
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن نظر جدید